
شبیه نم نم باران زلالی
که وقتی می چکی بر دشت قالی
هوا پر می شود از عطر مویت
تو را حس می کنم در این حوالی
تو از خاکی و دریا در دل توست
مثال ساده ات تنگ سفالی
نفهمیدم تو را آنقدر گنگی
که گاهی بدری و گاهی هلالی
برای عشق بازی با نگاهت
همیشه دست این دل بوده خالی
نگاهت پاک و رویایی است بانو
تو مثل شبنمی ،خوابی، خیالی
تو مغروری شبیه سرو،آزاد
تو تفسیر غرور سیب کالی
تو را می خواهم و می دانم اما
تو مثل آرزو های محالی